عزیز دل مامان و بابا دو ساله شد
كاش ميتوانستم آسمان شهر را به افتخارت ستاره باران كنم ،
كاش مي توانستم ماه را ميهمان امشبت كنم ،
كاش مي توانستم بر سر راهت دريايي از گل نشانم و هوايت را پر از بوي عشق كنم !
كاش ميشد دستانت را بگيرم و با هم به سوي زيبايها پرواز كنيم .
هر چه عشق است به پايت بريزم ،
هر چه غم است از زندگيت پاك كنم و هر چه زشتي است از روزگارت محو
کودکم آرام آرام قد می کشد و من در سایه امن صداقت ناب کودکانه اش بزرگ می شوم... او می رقصد و من آرام آرام نوای کودکانه اش را زمزمه می کنم... او می خندد و من از شوق ِ حضورش اشک می ریزم... او آرام در آغوشم آرام می گيرد و من تا صبح از آرامشش آرام می شوم... او پرواز می کند و من شادمانه آنقدر می نگرمش تا چشمانم جز او هیچ نبیند... او بازی می کند... کودکانه... می پرد، حرف می زند...به زباني كه كسي جز من نميفهمدش.......و طبیعت را حس می کند! خدا را می بوید! و من... کودکانه... در سایه بزرگیش پنهان می شوم تا از گرمای دست نوازش غیب بی بهره نمانم!
پسرمون به لطف خدای مهربون دو ساله شد.
فرشته ناز ما ، ای زیباترین هدیه آسمانی" تولدت مبارک"