طاهاطاها، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

طاهایی

تولد بابايي و ده روزگي من

امروز تولد بابايي ماماني اون موقع كه من تو شكمش بودم باهام هماهنگ كرد رفتيم واسه بابايي يه كيف پول خريديم. البته يه كارت هديه هم توش گذاشتيم. خلاصه كيك و تولد البته من يه كم خواب بودم اما كامل در جشن حضور داشتم. واي جاتون خالي عجب كيكي بود ...
24 خرداد 1393

روزي كه من اومدم

صبح ساعت هفت و ربع همگي با هم رفتيم بيمارستان پيامبران. بازم هر چي صبر كردن من نيومدم تا اينكه بالاخره خانم دكتر دست به كار شد. من ساعت 9 صبح 10 خرداد 1392 در تهران چشمم به اين دنيا باز شد. واي چه جاي شلوغي. بابايي كلي ازم عكس گرفت. نمي دونم وقتي اولين بار منو ديد چه حالي داشت ...
24 خرداد 1393

روزهاي انتظار

نمي دونيد چقدر جام راحته براي خودم مي چرخم، وول مي خورم اما پسر خيلي خوبي هستم. دوست دارم زودتر مامان بابام رو ببينم. آخه بابايي برام سه تار مي زنه. ماماني برام لالايي مي خونه. خانم دكتر تو سونو گرافي مي گفت سرم بزرگه. احتمالا به دايي نيما رفتم خانم دكترم كه خيلي خوبه گفت من از 28 ارديبهشت تا 10 خرداد به دنيا ميام اما نمي دونم چرا دوست دارم اينجا بمونم.   ...
24 خرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به طاهایی می باشد