طاهاطاها، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

طاهایی

اولین سفر طاها به جزیره کیش

1393/5/22 16:29
184 بازدید
اشتراک گذاری

من و مامانی و بابایی الان تو کیش هستیم. به زودی مامانی عکسام رو میذاره تا ببینید.هوا خیلی گرمه بجاش برای اولین بار دلفین، کوسه، لاک پشت و کلی ماهی دیدم.هوا گرمه و مامانی میگه من تو دریا نرم.راستی برای بار اوله که این همه آب دیدم . امروز رفته بودیم یه بازاری که توش جای بازی برای من داشت.با بابایی کلی بازی کردم.بعد رفتیم رستوران کنار دریا.آهنگ زنده داشت و منم داشتم یه حرکاتی انجام می دادم. یادم رفت بگم تو این سفر من باز دندون در آوردم.

 

 

اينجا داشتيم مي رفتيم كيش. بابايي برام كمربند بسته بود. مي خواستم امتحان كنم ببينم خودم مي تونم بازش كنم يا نه.

 

همين كه رسيديم هتل لباس عوض كرديم رفتيم كنار دريا. اما تو راه برگشت به هتل من خوابم برد. آخه حدود دوازده - يك شب بود.

 

رفته بوديم خريد. من با بابايي نشسته بودم استراحت مي كرديم ماماني رفته بود مي چرخيد تو پاساژ

 

تا بهم مي گفتن بريم بيرون سريع خودم آماده مي شدم

اينم باغ پرندگان. طاووس داشت، شترمرغ، فلامينگو، اردك حتي مرغ و خروس و جوجه هم داشت.

آكواريوم ماهي، كوسه، لاك پشت، سفره ماهي

همه اينا اينجا بود. من تا حالا اين جونورها رو نديده بودم. چقدر بزرگ بودن. با شجاعت تمام نشستم كنار آكواريوم

از همه بازارها به من بيشتر بازار ونوس چسبيد. آخه جاي بازي براي بچه ها داشت. كلي با بابايي بازي كردم

 

ناهار رفتيم رستوران ميرمهنا كه كنار دريا بود. جالب بود كه همه رستورانها صندلي مخصوص براي كوچولوها داشت. من حسابي جوجه خوردم.

 

اين كشتيه همش زنگ زده بود همه مي اومدن براي ديدن اين. بابايي كيك خريد رفتيم اونجا من با شير خوردم. بهش مي گفتن كشتي يوناني


يه كمد تو اتاق بود من همش مي رفتم اون تو. داليييييييي

به به صبحانه هتل. جاتون خالي

 

تو لابي هتل روز آخر. ناراحت بودم كه داريم بر مي گرديم

مي خواستم برم بازم پيش ماهي ها

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مريم
23 مرداد 93 14:51
سلام به منم سربزن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به طاهایی می باشد